bahar
|
خدا هیچ چیز که به ما نداده باشه دو چیز را زیاد داده به من صبر زیاد و به تو روی زیاد !. . . . پسر به دختر : می خوای خورشید زندگی من باشی ؟ دختر : آره پسر : پس ۹۲,۹۵۵,۸۸۷٫۶ مایل از من دور بمون ! . . . دیگه به من زنگ نزن حالا شناختمت من نمیتونم دیگه با تو باشم ازت بدم میاد بی لیاقت خداحافظ "این آخرین جمله ای بود که همسایمون به شوهرش گفت" میخاستم تو ام در جریان باشی عزیزم ! . . . حیف نون تو قطار میشینه به صندلی روبرویی میگه: به سلامتی دارین برمیگردین؟! . . . وقتی حاجیان به شیطان سنگ می زدند، شیطان می خندید و می گفت: این جماعت که امروز به من سنگ می زنند، برسند تهران به من زنگ می زنند! . . . وسعت عشق پسران چنان وسیع است که اگر عاشق دختری شوند عاشق دوستانش نیز میشوند ! . . . بوی شوم امتحان آید همی, یار صفر مهربان آید همی ما ز تعلیم وتعلم خسته ایم،دل به امید تقلب بسته ایم مابرای کسب مدرک آمدیم،نی برای درک مطلب آمدیم ! . . . تحقیقات دانشمندان اخیرن نشون داده : گذر زمان هیچ چیزی را حل نمی کند شــــایـــد ماست مالی کند ! . . . ازدواج هم چیز جالبیه! مثل ارتش می مونه! با وجودی که همه ناراضی هستند، ولی باز هم داوطلب داره ! . . . فقط یه ایرانی میتونه شامپو رو تو یه هفته تموم کنه و تهش رو با آب قاطی کنه و یک ماه بیشتر استفاده کنه ! . . . معلم: اگه ۱۰۰۰ تومن داشته باشی و از بابات هم ۱۰۰۰ تومن بخوای، چه قدر پول داری؟ دانش آموز: ۱۰۰۰ تومن معلم: هیچ چی از ریاضی حالیت نیست دانش آموز : تو هم بابای منو نمیشناسی ! . . . خواستم جونمو فدات کنم ، باخودم گفتم چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی !؟ . . . . . پسر: کجایی عزیز دلم؟ دختر: واااای همین الان رسیدم دارم از خستگی مــیمــیرم، میرم بخوابم کم کم... تو چیکار میکنی عزیزم؟ پسر: من توی مهمونی ام، پشت سرت ایستادم! . . . پیش از آن که با استاد مــَچ شوی / لحظه ی امتحان دادنت ناگزیر می شود! آی سرکوفت و ضد حال همیشگی / ناگهان چقدر زود آخر ترم می شود! . . . رفتم دم مغازه به فروشنده می گم قرص پشه داری؟ می گه واسه کشتنش می خوای؟ پـَـ نه پَــ، برای سردردش می خوام! برچسبها: شب جلو تلویزیون خوابم برده بود برچسبها: بیشتر بدانید قانون پایستگی واحد :واحد ها نه از بین میروند و نه پاس میشوند بلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال میابند ! تقلب چیست؟یک سری اعمال ننگین در صورت این کاره بودن شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش وخرمی دارد نوع خاصي از هلو برو تو گلو شب امتحان شبی که در آن نسکافه و قهوه از والیوم ده هم خواب آورتر می شوند شب ر ق ص و پایکوبی کلمات جزوه و کتاب بر روی سسلسله اعصاب محیطی و مرکزی دانشجو دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان دانشجویان پرسر و صدا : گروه لیان شان پو خانواده دانشجویان : بینوایان انتخاب درس افتاده : زخم کهنه برچسبها: بیشتر بدانید اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم. دومین روز بارانی چطور؟پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود. و سومین روز چطور؟گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد. وچند روز پیش را چطور؟به خاطر داری؟که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم…فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو.. دکتر علی شریعتی برچسبها: |
|